۱۳۸۸ مرداد ۱۱, یکشنبه

انکار توام

" نمی توانم زیبا نباشم
عشوه یی نباشم در تجلی جاودانه
چنان زیبای ام من
که گذرگاه ام را بهاری نا به خویش آذین می کند:
در جهان پیرامن ام
هرگز
خون عریانی جان نیست
و کبک را
هراسناکی سرب
از خرام
باز
نمی دارد
چنان زیبای ام من
که الله اکبر
وصفی ست ناگزیر
که از من می کنی
زهری بی پادزهرم در معرض تو
جهان اگر زیباست
مجبز حضور مرا می گوید
ابلها مردا
عدوی تو نیستم من
انکار تو ام"

الف.بامداد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر